نفسیّات

در این جا از مشغولیات نفس، تا جایی که بشود، می نویسم.

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برجام» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تحصن برجام از اول دانشجویی نبود. تجمعی که با بست نشستن یک طلبه و پیوستن جانبازی که از صحبت رهبری تکلیف خود را برداشت کرده بود کلید خورد. بعد از آن با گذشت زمان بر تعداد افراد افزوده می شد. اگر چه دانشجویان در کنار مردم عادی جزو بدنه ی تحصن بودند اما مدیریت کار با روحانیت و تعدادی از ایثارگران بود. هیچ گروه دانشجویی شرایط و توانایی ایجاد و مدیریت چنان تحصنی با آن گستردگی را نداشت. مسلما ظرفیت روحانیت و ایثارگران نقش اساسی در شکل گیری کار داشت.

پایان تحصن با پیام شفاهی رهبر انقلاب رقم خورد. پیام کوتاه بود "صدای شما به مسئولین رسید. ؟ . ادامه به مصلحت نیست"

اما این پیام در چه شرایطی داده شد؟ با نزدیک شدن به زمان تصمیم گیری در مجلس نیروی انتظامی ماموریت قطعی بر جمع کردن تحصن داشت. در مقابل تحصن کنندگان هم به صورت قطعی اعلام کرده بودند که با اختیار خود تحصن را پایان نخواهند داد. در چنین شرایطی می رفت که برخورد تلخی بین نیروی انتظامی که مامور به وظیفه بود با تحصن کنندگان از جمله روحانیت و ایثارگران پیش آید. تصور عمامه ای که بر زمین می افتد یا باتومی که بر عضو ناقص یک جانباز برخورد می کند برای هر کسی تلخ می آمد. در چنین شرایطی پیام شفاهی رهبر انقلاب گره گشا شد. آن فضای ملتهب پس از ساعاتی تبدیل به رضایت دو طرف شد. تجمع کنندگان از اینکه تکلیف خود را انجام داده اند و تکلیف دیگر از آنها ساقط شده است. نیروی انتظامی به خاطر آنکه خاتمه تجمع بدون درگیری رغم خورد. فقط پذیرش این موضوع برای عده ای از دانشجویان سخت بود. دانشجویان بدون توجه به فضای عمومی تحصن (که شرح آن رفت) به این می اندیشیدند که روش رهبری در برخورد با فعالیت های دانشجویی اینگونه نیست و امکان نادرست بودن نقل را می دادند. سوء استفاده از نظر رهبری فنی کهنه و نخ نما از طرف نیروهای امنیتی برای کنترل این گونه تجمعات بود. جنبه ی دیگر به این برمیگشت که با درک فضای عمومی تحصن (که شرح آن رفت) دانشجویان خودشان را مخاطب این پیام نمی دانستند. برخلاف روحانیت و ایثارگران برخورد با دانشجویان در تجمعات مختلف توسط نیروهای انتظامی اتفاق تازه و عجیبی نبود. این نوع برخوردها با شدت و ضعف در سال های اخیر به کرات پیش آمده بود. بنابراین درک علت صدور پیام، مخاطب پیام را مشخص می کرد. اما در هر صورت همان طور که اشاره شد دانشجویان امکان ادامه­ی کار را نداشتند.

بعض دلایل ممکن برای اشتباه بودن این تجمع:

ممکن است دلایلی برای اشتباه بودن این تجمع وجود داشته باشد. غیرقانونی بودن: مجوز قانونی باید توسط دولت صادر شود. چگونه می توان از دولت انتظار داشت برای چنین مساله ای مجوز صادر کند. آیا تا امروز برای تجمع جدی دانشجویی مجوزی صادر شده است؟ قانونی هست که می گوید درخواست تجمع باید 10 روز (؟) قبل از آن به وزارت کشور صادر شود. چنین قانونی دریافت مجوز را برای بسیاری از تجمعات غیرممکن می کند. مثل فرودگاه غزه، فرودگاه رئیس جمهور و ...

 مجلس خانه ملت است و نمایندگان وکیل ملت. چرا باید برای طرح مساله با وکیل خود مجوز بگیریم؟ آیا تجمعات روزانه جلوی مجلس اعم از کارگران با تعویق حقوق یا کسانی که به مشکلات مختلف برخورده اند و جای دیگری برای طرح ندارند نیاز به مجوز دارد؟ چه کسی می تواند کارگری که چندین ماه حقوق نگرفته را به علت نداشتن مجوز از تجمع جلوی مجلس منع کند؟

بند میم را چه کنیم؟ تعریف آقا از تجمع فرودگاه غزه را چه کنیم؟

اگر قانون مجوز وزارت کشور را براساس قانون بالاتر اصل 27 دارای مشکل بدانیم استدلال معترضین 88 را چه کنیم؟

در هر صورت یک پاسخ منطقی می تواند این باشد که هر کسی بتواند بدون مجوز تجمع کند به شرطی که در صورت به وجود آمدن هر مساله ای حاضر به پرداخت هزینه آن باشد. در این شرایط اگر شیشه ای شکسته شد و در مقابل باتومی سرت را شکست دیگر طلبکاری معنی ندارد. اگر به پایگاه بسیج حمله شد و گلوله ای قلبت را شکافت هم نمی توانی مدعی باشی چرا که قبول کردی هزینه اش را بپردازی.

منطق کافی پشت کار نبود : حداقل در مورد اکثر دانشجویان فعالی که پیوستند نمی توان به راحتی این را گفت. جلسات متعدد، فعالیتهای روشنگرانه از نمازجمعه تا دانشگاه ها، همایش های متعدد دلواپسیم و غیره که آخرها هم دیگر سالنی نمی دادند و ... اما در مورد دیگران ممکن است اینگونه باشد.

  • امیر علوی
  • ۰
  • ۰

درباره آتش زدن برجام

انتخابات ریاست جمهوری آینده ایالات متحده نقطه عطفی در زمینه برجام خواهد بود. نامزدهای ریاست جمهوری مواضع مختلفی در مورد برجام گرفته اند؛ از پاره کردن برجام در روز اول کاری تا ابلهانه خواندن برجام و اصلاح گسترده آن تا پایبندی به آن و راستی آزمایی سنگین ایران. آنها از برجام تعهدات و نظارت سنگین بر ما را می بینند و دلیلی برای پایبندی به تعهدات نیم بند خودشان ندارند. متن برجام به گونه ای است که نیازی به پاره کردن فیزیکی برجام نیست و از دید آنها قسمت مربوط به تعهدات خودشان از برجام پاره هست.

*برجام برای ما چگونه است؟

برجام برای ما خلاصه می شود در تعهدات مربوط به کاهش توان هسته ای، حفظ محدودیت توان هسته ای و نظارت بین المللی بر این محدودیت ها. دسته ی اول تعهدات به صورت تمام و کمال انجام شده است. به دسته ی دوم و سوم از تعهدات در طول زمان متعهد هستیم.

 *آتش زدن برجام به چه معنی است؟

آتش زدن برجام مطمئنا یک امر سمبلیک نیست که کاغذی را در آتشی بسوزانیم بلکه به معنی عدم پایبندی به تعهدات دسته ی دوم و سوم خواهد بود. به این ترتیب ما اولا از بازرسی ها جلوگیری خواهیم کرد که این مساله باعث ایجاد فشار سنگین بین المللی و سنگین تر از فشارهای قبلی بر ما خواهد بود. اما تحمل این فشار مسلما به منظور توسعه صنعت هسته ای متصور خواهد بود. به این ترتیب ما در درجه اول به دنبال رسیدن به نقطه ی قبلی در صنعت هسته ای خواهیم بود. این امر طبق برآورد اعضای تیم مذاکره کننده ی هسته ای (خوش بینانه) 1-2 سال زمان می برد و طبق برآورد کارشناسان منتقد برجام (بدبینانه) حداقل 3-4 سال زمان می برد.

*آتش زدن برجام ممکن نیست

توسعه ی صنعت هسته ای که یک امر کاملا درون زا برای کشور است نیاز به انگیزه قوی دارد. مسلما نسل کنونی از کارشناسان و دست اندرکاران این صنعت به طور خاص و مسئولین نظام و مردم به طور عام که روند چند ساله ی این صنعت را دیده و لمس کرده اند از چنین انگیزه قوی برخوردار نخواهند بود. پس از یک تعلیق کوتاه مدت تا سال 1384 یک توسعه سریع با هزینه سنگین چند میلیارد دلاری و با هدف تامین سوخت و دیگر نیازهای کشور انجام شد. بهانه ی این کار عدم همکاری خارجیان برای تامین نیازهایمان بود. اما در دوره ی برجام شاهد تخریب دستاورد یک دهه ای که هزینه ی چند میلیارد دلاری برای کشور داشت بودیم. ادعا بر این بود که این نیازها با همین سطح صنعت هسته ای برجامی و همکاری بین المللی قابل رفع است و یا اینکه این نیازها و کاربردها چندان هم مهم نیستند که این مقدار هزینه صرف آن شود. این خاطره ی ذهنی مطمئنا از ایجاد انگیزه قوی برای توسعه ی دوباره ی این صنعت تخریب شده با هزینه ای بیشتر جلوگیری خواهد کرد. عدم وجود این انگیزه را نمی توان به هیچ طریقی جبران کرد. ممکن است نیروها در این زمینه کار کنند اما موفقیت ممکن نخواهد بود. به این ترتیب برای توسعه ی دوباره صنعت هسته ای نیازمند نسل جدیدی از کارشناسان و دست اندرکاران صنعت به طور خاص و مسئولین نظام و حتی مردم به طور عام هستیم. بنابراین توسعه صنعت هسته ای با استراتژی سابق ممکن نیست.

*واقعا نمی توانیم برجام را آتش بزنیم؟

در عمل یک امکان وجود دارد و آن تغییر استراتژی کلان صنعت هسته ای (تغییر فتوی) است. در این مسیر استراتژی صنعت هسته ای از تامین سوخت و نیازهای دیگر به حفظ امنیت ملی[1] تغییر می کند. با این تغییر یک تعریف جدید از هدف توسعه ی صنعت هسته ای ارائه خواهد شد. نو بودن این هدف و درجه ی اهمیت آن ضامن ایجاد انگیزه قوی برای توسعه ی سریع[2] صنعت هسته ای (آتش زدن برجام) خواهد بود.

آیا روند ارائه شده در پاراگراف آخر یک روند عقلانی است یا اینکه در عمل دامی است برای خروج جمهوری اسلامی از مسیر عقلانیت که به شکست آن کمک می کند مساله ای است که نیاز به دقت دارد.             



[1]  "صنعت هسته‌ای یک صنعت راهبردی برای کشور ما است؛ این صنعت باید باقی بماند، این صنعت بایست توسعه پیدا کند و نباید لطمه ببیند. بودن این صنعت، حتّی در مصونیت بخشیدن و امنیّت بخشیدن به کشور هم مؤثّر است." رهبر انقلاب 25 خرداد 95

[2]  "این را من به شما بگویم: در ظرف کمتر از شش ماه میتوانند با همان آی آر یک -که همان ماشین‌های قدیمی است- برسانند کشور را به هجده هزار سو. همین الان این امکان در کمتر از شش ماه وجود دارد؛ یعنی طرف مقابل خیال نکند که دست ما بسته است. ما میتوانیم با قطعات آی آر چهار -که نسل پیشرفته‌ی دوّم و سوّم است- و تجهیزاتی که داریم در کمتر از یک‌سال‌ونیم به صدهزار سو برسیم." همان

  • امیر علوی
  • ۰
  • ۱

گل به خودی بود!

حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، صبح امروز (سه‌شنبه) در مراسم تقدیر از ورزشکاران و مدال‌آوران سال 94 اظهار داشت: گاهی با یک تیم معمولی بازی می‌کنیم و گاهی با تیم‌های بزرگی مثل برزیل و آرژانتین و اگر در بازی با این تیم‌ها برنده هم نشویم بازی خوب به اندازه برنده شدن در جامعه تاثیر می‌گذارد، اما وقتی با 6 تیم قوی دنیا بازی می‌کنیم کار ما بسیار سخت است و کار وقتی سخت‌تر می‌شود که این تیم‌ها بازیکنان‌شان را با هم ترکیب می‌کنند و از میان خود بهترین‌ها را بر می‌گزینند.

رئیس جمهور ادامه داد: شما وقتی به عنوان کشور ایران به مقابله با آن‌ها می‌روید و پیروز می‌شوید برای ملت خود غرور می‌آفرینید، اما وقتی کسی برای این موفقیت کف نمی‌زند شما چه لقبی به او می‌دهید؛ یا وقتی گروه یا جناحی پیدا می‌شود که در برابر این پیروزی، لبخند را در چهره او و کف محکم در دست‌های او نمی‌بینید. گاهی هم کفی زده می‌شود، ولی گفته می‌شود ای بابا، این همه تلاش کردیم سه گل زدیم ولی یک گل هم خوردیم. (خبرآنلاین)

واقعیت این است که از دید آن افرادی که لبخند را در چهره آنها نمی بینیم و کف نمی زنند بازیکن به دروازه خودی گل زده است و فکر کرده است به تیم مقابل گل زده! چطور می توانند بخندند یا کف بزنند؟ مسأله در اصل گل زدن یا گل خوردن است نه در شادی پس از آن!

اتفاقا دقیق که نگاه کنیم کف هم زدند. کف زدن کسی که می داند بازیکن تلاشش را کرده است. بازیکن نمی دانسته دروازه خودی است. هنوز هم نمی داند!

                                                                           

  • امیر علوی
  • ۰
  • ۰

تشییع شهدا

مراسم تشییع و تدفین دو شهید گمنام از شهدای غواص در روز شهادت حضرت امام صادق (علیه السلام) برگزار شد. قرار بود مراسم ساعت نه و نیم صبح از میدان فلسطین شروع و به سمت حوزه ی هنری ادامه یابد تا شهدا در حیاط حوزه دفن شوند. ظاهرا تبلیغات چندانی هم برای مراسم نشده بود. ساعت نه و چهل به میدان فلسطین رسیدم. داخل مسجد مراسم بود و زیارت عاشورا می خواندند. عده ای هم دور میدان جمع شده بودند. تعدادی از بچه های دانشگاه را دیدم. ساعت ده دو ماشین تویوتا حامل دو تابوت شهید حرکت کردند. جلوی کاروان افرادی عکس های بزرگ از امام و رهبر و شهدا به سبک لبنانی ها حمل می کردند. بعد از آن تعدادی بسیجی با لباس مشکی و موتورهای یک دست در دو صف حرکت می کردند. پس از چند دقیقه پلاکاردهای مختلفی در مورد توافق وین در دست بچه های دانشجو بسیجی و مردم دیده می شد. شعارهای روی پلاکارد این ها بود : "شهدا شرمنده ایم #توافق وین"، "آژانس آمریکایی قاتل لاله هایی"، "شهدا شرمنده ایم #برجام"، "توافق بد ما نافی عزت ما"، "اگر شهدا بودند این توافق را می پذیرفتند" و ... در راه بعضی خبرنگاران و بعضی افراد ظاهرا مسئول به این ها گیر می دادند. اما این ها کامل حضور داشتند. یکی از این بچه ها از اول تا آخر دور و بر ماشین حمل شهید بود. بعدها در سایت ها و خبرگزاری ها دیدم که کاملا این حرکت سانسور شده بود. معدود عکسی یافت می شد که شعارها در آن مشخص باشد. وقتی از پل حافظ رد می شدیم روی پل یک بنر بزرگ انداختند که رویش بزرگ نوشته بود "شهدا شرمنده ایم" گوشه ی پایین آن هم نوشته بود "#قطعنامه 598 #توافق وین". وقتی جلوتر رفتیم چند دقیقه ای بنر را جلوی جمعیت آورده بودند. یکی از مسئولین برگزاری که با لباس نظامی هم بود مشکل چندانی نداشت اما فرد دیگری با لباس شخصی و یک نفر با لباس روحانی که ظاهرا جزء عوامل برگزاری هم بودند مخالفت کردند و به زور سعی داشتند بنر را جمع کنند. حتی فرد با لباس روحانی جلوی "قطعنامه 598 #توافق وین" بنر ایستاده بود تا در عکس ها نیفتد! به نزدیک درب حوزه که رسیدیم تابوت شهدا را روی زمین گذاشتند تا نماز بر جنازه های آنها خوانده شود. بعد از آن تا حیاط حوزه هنری روی دست مردم تشییع شدند تا اینکه به جایگاه قرار داده شدند. سپس مراسمی برگزار شد و شهدا توسط هنرمندان از جمله مجید مجیدی و احمد رضا درویش دفن شدند. تلقین خوانده شد. در انتهای مراسم هم شهاب مرادی روایتی گفت با این مضمون که "ابو بصیر می گوید؛ بعد از شهادت امام صادق علیه السلام  خدمت امّ حمیده (همسر گرامى امام صادق علیه السّلام) شرفیاب شدم تا شهادت آن حضرت را تسلیت عرض کنم. آن بانو به گریه افتاد و من نیز از گریه او، گریستم . سپس به من فرمود: اى ابا محمد، اگر به هنگام شهادت ، حالت آن حضرت را مى‏دیدى تعجب می کردی ، آن حضرت در لحظات آخر ،چشمان مبارک خود را گشود و فرمود: تمام نزدیکان و بستگان مرا حاضر کنید! ما نیز بنى هاشم و بستگان آن حضرت، به هر کسى که دسترسى داشتیم جمع کردیم. حضرت نگاهى به آنان انداخت و فرمود: براستى، که شفاعت ما (خاندان) شامل حال کسى که نماز را کوچک (و بى ‏اهمیت) بشمارد، نمی گردد."
 

تشییع و تدفین شهدای غواص در حوزه هنری
  • امیر علوی