نفسیّات

در این جا از مشغولیات نفس، تا جایی که بشود، می نویسم.

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۱

گل به خودی بود!

حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، صبح امروز (سه‌شنبه) در مراسم تقدیر از ورزشکاران و مدال‌آوران سال 94 اظهار داشت: گاهی با یک تیم معمولی بازی می‌کنیم و گاهی با تیم‌های بزرگی مثل برزیل و آرژانتین و اگر در بازی با این تیم‌ها برنده هم نشویم بازی خوب به اندازه برنده شدن در جامعه تاثیر می‌گذارد، اما وقتی با 6 تیم قوی دنیا بازی می‌کنیم کار ما بسیار سخت است و کار وقتی سخت‌تر می‌شود که این تیم‌ها بازیکنان‌شان را با هم ترکیب می‌کنند و از میان خود بهترین‌ها را بر می‌گزینند.

رئیس جمهور ادامه داد: شما وقتی به عنوان کشور ایران به مقابله با آن‌ها می‌روید و پیروز می‌شوید برای ملت خود غرور می‌آفرینید، اما وقتی کسی برای این موفقیت کف نمی‌زند شما چه لقبی به او می‌دهید؛ یا وقتی گروه یا جناحی پیدا می‌شود که در برابر این پیروزی، لبخند را در چهره او و کف محکم در دست‌های او نمی‌بینید. گاهی هم کفی زده می‌شود، ولی گفته می‌شود ای بابا، این همه تلاش کردیم سه گل زدیم ولی یک گل هم خوردیم. (خبرآنلاین)

واقعیت این است که از دید آن افرادی که لبخند را در چهره آنها نمی بینیم و کف نمی زنند بازیکن به دروازه خودی گل زده است و فکر کرده است به تیم مقابل گل زده! چطور می توانند بخندند یا کف بزنند؟ مسأله در اصل گل زدن یا گل خوردن است نه در شادی پس از آن!

اتفاقا دقیق که نگاه کنیم کف هم زدند. کف زدن کسی که می داند بازیکن تلاشش را کرده است. بازیکن نمی دانسته دروازه خودی است. هنوز هم نمی داند!

                                                                           

  • امیر علوی
  • ۰
  • ۰

همزمان با ایام فاطمیه کتاب زندگانی فاطمه زهرا سلام الله علیها را خواندم. چند مدت پیش از مرکز تبادل کتاب گرفته بودم. نویسنده مرحوم سید جعفر شهیدی از محققان تاریخ است. ظاهرا ایشان سعی کرده است از منابع دست اول تاریخی نقل کند و همین طور نقلش، نقل از نگاه یک محقق تاریخ و نه یک مبلغ دینی است. از دوران مهم زندگی حضرت زهراء سلام الله علیها به دوران پس از وفات رسول اکرم صلی الله علیه در این کتاب پرداخته شده است. دوران مقاومت در برابر آغاز فاصله از خط اصلی اسلام و تعبیر "اجتهاد در مقابل نص ای" که در مساله فدک به عنوان سمبل این انحرافات و در مساله ولایت و حکومت انجام شد. خطبه ی شورانگیز حضرت در مسجد پیامبر با همین زمینه بوده است و در آنجا هشدار می دهد که با این روند آینده تاریکی در انتظار امت خواهد بود. تاریخ نشان می دهد که همین گونه شد. از ابتدا با اسم مصلحت، وحدت و اینکه اصل اسلام در خطر است به سرعت به انتخاب خلیفه پرداختند. نویسنده می گوید فرضا ادعای شما قبول که دشمنان در کمین هستند و باید یکپارچگی مسلمانان حفظ شود اما آیا اینکه حکومت باید چگونه باشد مهم نیست؟ آیا نمی شد یک روز صبر کرد و چرا از بنی هاشم کسی در آن شورا نبود؟ این که خلیفه باید از قریش باشد چه امتیازی است؟ این امتیاز از قریش به بنی امیه منتقل شد و شد آنچه شد. همین زوایای به ظاهر کوچک باعث شد تا کم کم با گذشت زمان عمق انحراف و قلب دین و تعطیل اسلام مشخص شد. مکالمه ی دیگری بین دختر پیامبر و زنان مدینه که به احوالپرسی آمده بودند در کتاب آمده است. و صحبت هایی که امام علی (ع) پس از خاکسپاری دختر پیامبر خطاب به پیامبر دارد جانسوز است.      

  • امیر علوی
  • ۰
  • ۰

انتخابات 94

بسم الله الرحمن الرحیم

انتخابات با خوب و بدش تمام شد. مردم سالاری دینی متجلی در انتخابات جزء لاینفک و درخشان نظام اسلامی ماست. یکی از کارکردهای انتخابات گردش قدرت در ساختار نظام است. به این ترتیب قدرت همانند توپی در دست عده ای نمی گردد. انتخابات از این جنبه می تواند به عنوان عاملی برای تحکیم نظام دیده شود. افراد، گروه ها و جناح ها برای کسب قدرت باید به جلب نظر مردم بپردازند و بدون پشتوانه مردمی قادر به ادامه ی مسیر نیستند. اصولگرایان باید بدانند با شعار نمی توان خود را انقلابی نمایاند و با انگ و برچسب نمی توان دیگران را ضد انقلاب کرد. نمی توان با حربه هایی مثل ائتلاف مجازی برای کسب قدرت، مجبور کردن دیگران به رأی به ائتلاف گرچه به ضعف آن واقف باشند، انگلیسی خواندن دیگران، بستن دیگران به داعش وهابیت و اینکه در صورت سرکارآمدن آنها داعش پیروز می شود و غیره رأی آورد. نمی توان با صرفا برخورد تند و حذفی، با افسادطلب خواندن اصلاح طلبان، دیگران را مجاب کرد. دیروز روزی که گذشت اما فردا روز دیگری است. برای پیشبرد انقلاب نیاز به کار جهادگونه است و نه عافیت طلبی مصلحت گرایانه. برای پیشبرد انقلاب باید از پایین دست جامعه خواست و مطالبه ایجاد کنیم و نه از بالادست انتظار و توقع داشته باشیم. با محافظه کاری و تلاش برای حفظ وضع موجود انقلاب پیش نمی رود. محافظه کاری قتلگاه انقلاب است.  

سازوکار انتخابات ناکارآمد است. در این انتخابات بیش از پیش غلبه ی سیاست زدگی و لیست گرایی بر فضا دیده شد. تشکیل لیست های ائتلافی برای کسب قدرت، تبلیغات وسیع با هزینه بالا برای لیست ها، تاکید بیش از حد برای رأی به تمام لیست تا نکند یک نفر از رقیب وارد مجلس شود از آسیب های جدی این انتخابات بود. پدرخوانده های سیاست ایران دوست دارند مردم بدون هیچ گونه تلاشی در جهت شناخت اصلح به لیست مورد نظر آنها رأی دهند. در فضای انتخاباتی ترسیمی آنها فرصتی برای تأمل در اهداف و آرمان ها و مسیر طی شده و نگاه به عملکرد افراد وجود ندارد. به این ترتیب فضای انتخابات از یک فضای پویا تبدیل می شود به دوقطبی کسب قدرت. در این فضا در اوج مشکلات اقتصادی کشور کف خیابان ها را فرش شده از تبلیغات کاغذی می بینی. افرادی لیست به دست می بینی که در تعریف از لیست داد سخن می دهند اما قادر به معرفی حتی پنج نفر از افراد همان لیست نیستند. بهترین ها را با 50 هزار رأی می بینی در حالیکه بچه ی سیاستمداری با صرف هزینه ی میلیاردی تبلیغاتی برای خودش و لیستش با رأی میلیونی انتخاب شده است. آیا این سازوکار جز به بازتولید قدرت و جا ماندن شایستگان از ورود به مجلس نمی انجامد؟ طبیعتا دست اندرکاران این لیستها از این روند بدشان نمی آید، پس چه کسی باید به اصلاح روند بپردازد؟

مردم باید بیدار شوند. دلسوزان واقعی مردم (و نه دلسوزان صندلی های خود) باید میدان داری کنند. باید دست از افسانه پردازی کشید. نه این گروه سر قدرت حافظان انقلابند و نه آن گروه کناره قدرت ناجیان اسطوره ای. نظام با ماندن اصولگرایان نمی ماند بلکه با عملکرد و حرکت عمومی درست می ماند. مسائل واقعی کشور با آمدن اصلاح طلبان حل نمی شود بلکه با شناخت غیر مغرضانه و تلاش دلسوزانه حل می شود. باید ورای این جنگ زرگری را دید.

* فضای انتخاباتی تهران متاثر از بحث انگلیس بود. داستان از آنجا شروع شد که ظاهرا در مقاله ای منتشره در بی بی سی توصیه شده بود به آقایان جنتی، مصباح یزدی و یزدی رای ندهید. پس از آن رهبر انقلاب در ضمن سخنانی با اشاره به این موضوع تاکید کردند مردم تهران بر خلاف خواست انگلیس عمل کنند. متاسفانه پس از این سخنان عده ای به سوء استفاده وسیع از این سخنان دست زدند. اینان با انگلیسی خواندن لیست حریف خود در انتخابات از مردم می خواستند به "لیست انگلیسی" رای ندهند. این گروه به سرکردگی آقای حدادعادل به خاطر منافع شخصی و گروهی خود دست به این بازی سیاسی زدند. آنها به این موضوع فکر نمی کردند که مخاطب شعور دارد و عملا با این کار خود حساسیت عده ای را برانگیختند. نقشه روباه پیر به خوبی اجرا شد.

* در میان لیست اصلاح طلبان نام سیده فاطمه حسینی به عنوان جوانترین عضو لیست مطرح شد. برای من سوال بود که چه ویژگی در این جوان بود که توانست وارد لیست شود. در کانال تلگرام ایشان پستی را دیدم که آدرس چند ستاد انتخاباتی اکثرا در بالای شهر تهران را زده بود. جواب سوال را حدس زدم: پول. در زمان تبلیغات متوجه حجم بالای هزینه های انتخاباتی ایشان بودم. چاپ پوسترهای فردی زیاد، چاپ لیست اصلاح طلبان که اسم ایشان در آن بولد شده بود یا تصویر ایشان بین تصویر آقای عارف و مطهری بزرگ شده بود، از این نمونه هاست. تا اینکه بعدا شنیدم ایشان فرزند آقای صفدر حسینی وزیر اسبق هستند. حالا جواب سوال عوض شد: آقازادگی + پول.

* آقای بذرپاش از لیست اصولگرایان در آستانه انتخابات اظهارنظر جالبی کردند. ایشان در مورد صرافی یکی از نزدیکان رئیس جمهور خواستار پرداخت پول به مردم شهر ری شد. اما آیا داشتن صرافی جرم است؟ اگر فعالیت غیر قانونی یا رانتی در آنجا انجام می شود چرا تا امروز سکوت کردید و در زمان تبلیغات انتخاباتی به افشاگری پرداختید؟ چرا در این زمینه از جایگاه و اختیارات نمایندگی مجلس استفاده نکردید تا نیاز به افشاگری نباشد؟ مردم شهرری نیاز به این پول ها و همچنین اظهار نظرهای پوپولیستی ندارند!  

  • امیر علوی