نفسیّات

در این جا از مشغولیات نفس، تا جایی که بشود، می نویسم.

۱ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

قبل از اینکه در ابتدای سال 1397 قیمت دلار از حدود 4000 تومان به حدود 12000 تومان پرش کند در رسانه ها خصوصا تلگرام می دیدم که دائما از ضرورت افزایش نرخ ارز و اینکه دولت نباید نرخ ارز را سرکوب کند و بگذارد با تورم افزایش یابد گفته می شد. از اقتصاددان های مطرح تا اساتید رشته های دیگر و افراد متنوع همین نظر را می دادند. یادم هست که این نظر علمی حداقل دو سالی پمپاژ رسانه ای می شد. علت اصلی را هم این عنوان می کردند که با افزایش نرخ ارز صادرات افزایش خواهد یافت و واردات. به این ترتیب وضع ما خوب می شود و به سمت پیشرفت می رویم.

گذشت و افزایش قیمت اتفاق افتاد. آیا نتایج ادعایی آنها حاصل شد؟ آنچه که در زندگی روزمره خود حس می کنیم می گوید: نه! کدام صادرات؟ وقتی مجبور شده ایم از خوراک خود بزنیم. وقتی که بیرون غذا می خوریم استرس داریم که چه به خوردمان می رود. وقتی نمی توانیم همان لباس سابق را بخریم. همان مسکن. در واقعیت گویی که فاجعه ای اتفاق افتاده است! خب حالا چه کسی پاسخگوست؟ آن اساتید اقتصاد و غیره کجا هستند؟ چرا پاسخگو نیستند؟ چرا گردن نمی گیرند؟ همگی یک توجیه یاد گرفته اند و آن این است: اصل این سیاست خوب و لازم است اما در اجرا درست اجرا نشد! اصل افزایش قیمت بنزین مثبت است اما دولت بد اجرا کرد. اصل خصوصی سازی خوب است اما در اجرا درست اجرا نشد.

این تفکیک اصل و اجرا را من نمی فهمم. اصل این سیاست را شما کجا اجرا کرده اید که فهمیدید خوب است؟ آیا برای شرایط خلا نسخه می پیچید؟ مگر این سیاست را برای همین شرایط زمانی و مکانی ایران تبلیغ نمی کردید؟ خب در همین شرایط اجرا شد و جواب نداد. همان طور که چندین بار پیش از این اجرا شده بود و جواب نداده بود.

نکته اینجاست: گزاره های علم(؟) اقتصاد جهان شمول نیست. نسخه ای که در یک شرایط زمان و مکان خاص جواب داده است ممکن است برای شرایط دیگر جواب ندهد. اقتصاد مثل شیمی نیست که آب همیشه در صد درجه بجوشد. p آنگاه q نیست. تک علتی نیست. هر متغییر به دهها عامل و پارامتر وابسته است. اینطور نیست که افزایش قیمت بنزین نتیجه دهد کاهش مصرف بنزین، بلکه دهها پارامتر دیگر دخیل است. تک عاملی دیدن (با فرض ثبات بقیه شرایط) ساده سازی مسئله برای تقریب به ذهن است که در کتاب ها و درس ها انجا می شود نه واقعیت. متاسفانه نئوکلاسیک های وطنی اعتقاد به جهان شمولی دارند و با ساده سازی همه مسائل سیاست های اشتباه تجویز می کنند. به پشتوانه قدرت های رانتی (مثل اتاق بازرگانی) از قدرت رسانه ای بالایی هم برخوردارند.

* مرتبط: مقاله دکتر اباذری : استقرار آموزشی مکتب نیاوران، تاریخچه ایجاد نهادهای دولتی آموزش مدیریت و اقتصاد بازار آزاد

  • امیر علوی