نفسیّات

در این جا از مشغولیات نفس، تا جایی که بشود، می نویسم.

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مصدق و کاشانی

بحثی مطرح کرد که به بهانه اسلام از مصدق حمایت نکردند و همین باعث سقوط او شد. می گفت اول مشکل نظام شاهنشاهی را حل می کردید سپس به اختلافات جزئی و داخلی می پرداختید.

گفتم مصدق مشکلش این بود که به آمریکا اعتماد کرد.

گفت در هر صورت مصدق و کاشانی با هم متحد می شدند همان موقع انقلاب شده بود.

گفتم هر دوی آنها شخصیت هایی سیاسی بودند و حتی با هم نمی توانستند انقلاب در مردم به وجود بیاورند. از طرفی نفت برای انگلیسی ها ناموسی بود و به این راحتی ها از آن نمی گذشتند.

بعد از آن سعی کردم در مورد واکنش کاشانی به کودتا بیشتر بدانم. از ویکی پدیا دیدم که کاشانی و آیت الله بروجردی و نواب صفوی با تبریک و غیره ابراز خوشحالی کرده بودند. آقای کاشانی چند هفته بعد در مصاحبه با روزنامه ای مصری حرف هایی زده بود و نواب صفوی از خارج تبریک فرستاده بود (برای شاه؟) و به همین ترتیب. در ادعاها کار به جایی رسید که ادعای پول گرفتن کاشانی از عامل آمریکا برای تجمعات را مطرح کردند و نامه هشدار کاشانی به مصدق قبل از کودتا را تضعیف کردند.

اما با نگاهی مختصر این طور به نظر می رسد که کاشانی موافق کودتا نبوده است (که روز قبل در نامه ای به مصدق هشدار داده بود) اما پس از آن، آن را اجتناب پذیر می دیده است. به این ترتیب ابتدا در راستای ادامه ی نهضت ملی شدن نفت قدم برمی دارد و به زاهدی دیدی خنثی و حتی مثبت داشته است اما با گذشت زمان می بیند که این ها به وسیله دیکتاتوری دنبال احیا رابطه با انگلیس و قرارداد کنسرسیوم و سلطه ی دوباره بر نفت هستند و با تمام این موارد مخالفت می کند که به انزوا کشیده می شود.   

  • امیر علوی